مدافعه. [ م ُ ف َ / ف ِ ع َ / ع ِ ]( از ع اِمص ) مدافعة. مدافعت. رجوع به مدافعت شود.
فرهنگ معین
(مُ فِ عَ یا عِ ) [ ع . مدافعة ] (مص م . ) ۱ - یکدیگر را راندن و دور کردن . ۲ - دفاع کردن .
فرهنگ فارسی
یکدیگررا راندن ودورکردن، دفاع کردن (مصدر ) ۱- همدیگر را راندن و دور کردن دفاع کردن : از بیم جان دلها بر مرگ نهاده بمدافعه و مقابله بایستادند . ۲ - حمایت و جانبداری کردن از کسی جمع : مدافعات .