یلغار

لغت نامه دهخدا

یلغار. [ ی َ ] ( ترکی -مغولی ، اِ ) دویدن بر فوج دشمن. دراصل ایلغار بوده ، چون در ترکی هریکی را از حرکات ثلاثه به شکل مناسب و یکی از حروف علت نویسند، الف اول وفتح یای تحتانی است و الف دوم و فتح عین معجمه ، پس ایلغار بدین تحقیق در تلفظ به وزن خنجر باشد، گاهی در کتابت ، الف اول را نمی نویسند. ( آنندراج ). هجوم. حمله. یورش. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به ایلغار شود.

فرهنگ فارسی

ایلغار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال میلادی فال میلادی فال عشق فال عشق فال سنجش فال سنجش