لغت نامه دهخدا
کتلة. [ ک ُ ل َ ] ( ع اِ ) یک لخت فراهم آورده از خرما و گل و لای وشلم و جز آن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ). || پاره ای از گوشت. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). کَتلَه. ج ، کُتَل. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ).
کتلة. [ ک َ ل َ ] ( ع اِ ) رجوع به کُتلَة در معنی پاره ای از گوشت شود.