کار راندن

لغت نامه دهخدا

کار راندن. [ دَ ] ( مص مرکب ) سوق کار. انجام دادن آن. اداره کردن شغل.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) انجام دادن کاری را .
سوق کار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال میلادی فال میلادی فال امروز فال امروز فال تاروت فال تاروت