چار زبانی

لغت نامه دهخدا

چارزبانی. [ زَ ] ( اِ مرکب ) کنایه از چار عناصر است که به چار زبانیه دوزخ تشبیه شده است. ( انجمن آرای ناصری ) :
اسیر طبعمخالف مدار جان و خرد
زبون چارزبانی مکن دو حور لقا.خاقانی ( از انجمن آرا ).

فرهنگ فارسی

کنایه از چار عناصر است که به چار زبانیه دوزخ تشبیه شده ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم