هواپرست

لغت نامه دهخدا

هواپرست. [ هََ پ َ رَ ] ( نف مرکب ) آنکه در پی هوای نفس باشد. پیرو هوس. هواباره :
گفتا چه گمان بری که مستم
یا شیفته و هواپرستم.نظامی.گناه کردن پنهان به از عبادت فاش
اگر خدای پرستی هواپرست مباش.سعدی.هرزه گرد غماز، هواپرست هوسباز. ( گلستان ).
هواپرست ز راحت به خویش می بالد
که آشکار فزون تر شود به خواب نفس.محسن تأثیر.

فرهنگ عمید

کسی که پیرو هوا وهوس خود باشد.

فرهنگ فارسی

پیروهوی وهوس خودبودن
(صفت ) کسی که تابع امیال و آرزوی نفس خود میباشد (صرف نظر از مبادی شرعی و اخلاقی ): اما هرزه گرد بی نماز هوا پرست هوس باز که روزها بشب آرد در بند شهوت و شبهاروز کند در خواب غفلت و بخوررهر چه در میان آید و بگوید هر چه بر زبان آید رندست و گرد رعباست .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم