زفو

لغت نامه دهخدا

زفو. [ زُ ] ( اِ ) زبان را گویند و به عربی لسان خوانند. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ) ( از جهانگیری ) :
سه دیگر زدم بر میان زفوش
برآمد سبک جوش خون از گلوش.فردوسی ( از جهانگیری ).|| بهمان معنی زفر باشد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). رجوع به زفر شود.

فرهنگ عمید

زفان، زبان.

فرهنگ فارسی

زبان را گویند و به عربی لسان خوانند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت فال فرشتگان فال فرشتگان