قالبک زن

لغت نامه دهخدا

قالبک زن. [ ل َ / ل ِ ب َ زَ ] ( نف مرکب ) چیت ساز. قلمکارساز. کسی که پارچه ها را نقش قلمکاری زند :
قالبک زن چون رخ والا منقش می کند
بهر شلوار زرافشان خاطرم خوش می کند.نظام قاری ( دیوان ص 57 ).نقش والای لطیف قلفی گر بیند
قالبک زن سزد ار نقش نخواند در کار.نظام قاری ( دیوان ص 14 ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که پارچه را نقش قلمکاری زند قلمکار ساز چیت ساز .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم