در فرهنگ لغت عربی-فارسی، واژه محلف (به فتح میم و لام) به معنای سوگنددهنده یا کسی است که عمل سوگند یاد کردن را انجام میدهد یا موجب آن میشود. این معنا با واژه تحلیف که به معنای سوگند دادن است، ارتباط نزدیکی دارد. همچنین، به چیزی اطلاق میگردد که مردم در مورد آن دچار شک و تردید شده و بدان سوگند یاد میکنند، چه در اثبات و چه در نفی. به عنوان نمونه، به کمیت محلف اشاره شده که به مادهای با رنگی مشتبه (قابل اشتباه) اطلاق میشود؛ به طوری که برخی آن را کمیت و برخی دیگر سرخ میدانند. این کاربرد، جنبه ابهام و سردرگمی را در معنای واژه برجسته میسازد. علاوه بر این، واژه محلف در مورد کودکی که در سن بلوغ وی شک و تردید وجود دارد نیز به کار میرود، مانند غلام محلف که به پسری اطلاق میشود که درباره بالغ شدن او یقین وجود ندارد. این معنا، مفهوم شک و عدم قطعیت در وضعیت یا حالت فرد را نیز در بر میگیرد.
محلف
لغت نامه دهخدا
محلف. [ م ُ ح َل ْ ل ِ ] ( ع ص ) سوگنددهنده. و رجوع به تحلیف شود.
فرهنگ معین
جمله سازی با محلف
در میان محلفم گردنده از خورشید جام برکنار مجلسم بنهاده از گردون سریر
بهر محفل شدم چون ماه تابان نه تابان شمعی و نه محلفی بود
زود باشد اشک تلخش نقل محلفها شود هر که را افتد نظر بر لعل شکرخای تو