صرخه

لغت نامه دهخدا

( صرخة ) صرخة. [ ص َ خ َ ] ( ع اِ ) بانگ و آواز سخت. ( منتهی الارب ). || اذان. ( منتهی الارب ). || عذاب. ( غیاث ). || صیحه سخت. || لوف الحیة. || ( مص ) بانگ کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). بانگ و فریاد کردن. ( منتهی الارب ). رجوع به ذیل قوامیس عرب دزی ج 1 ص 827 شود. || فغان کردن. ( غیاث ).

فرهنگ فارسی

بانگ و آواز سخت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال ورق فال ورق فال پی ام سی فال پی ام سی فال تک نیت فال تک نیت