سترنده

فرهنگ عمید

۱. تراشنده.
۲. زداینده، پاک کننده.
۳. محو کننده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - تراشیده ( موی و غیره ) . ۲ - پاک کننده زداینده . ۳ - محو کننده زایل کننده .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم