خودساخته

لغت نامه دهخدا

خودساخته.[ خوَدْ / خُدْ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) بدون اصل و نسب.به همت دیگری صاحب مقام شده. مقابل عظامی. عصامی.

فرهنگ عمید

ویژگی کسی که خود را برای کارهای بزرگ ورزیده و آماده ساخته است.

فرهنگ فارسی

بدون اصل و نسب بهمت دیگری صاحب مقام شده .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم