خوش خلق

لغت نامه دهخدا

خوش خلق. [ خوَش ْ / خُش ْ خ ُ ] ( ص مرکب ) متواضع. باحوصله. ( ناظم الاطباء ). نیک خوی. ساویز. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

= خوش اخلاق

فرهنگ فارسی

متواضع باحوصله
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم