خان زنبور

لغت نامه دهخدا

خان زنبور. [ن ِ زَم ْ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خانه زنبور. شانه زنبور. جایگاه زنبوران. رجوع به کلمه خان شود.

فرهنگ فارسی

خانه زنبور شانه زنبور
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت فال زندگی فال زندگی