شاج

لغت نامه دهخدا

شأج. [ ش َءْج ْ ] ( ع مص ) محزون گردانیدن و فعل آن شَأَج َ است که این کلمه مقلوب شجاءةباشد. ( از ذیل اقرب الموارد ). رجوع به شجاءة شود.

فرهنگ فارسی

محزون گردانیدن و فعل آن شاج است که این کلمه مقلوب شجاه باشد .

دانشنامه عمومی

شاج روستایی در دهستان افین بخش زهان شهرستان زیرکوه استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۱۱۸ نفر ( در ۳۶ خانوار ) بوده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم