ثواقب

لغت نامه دهخدا

ثواقب. [ ث َ ق ِ ] ( ع اِ ) ج ِ ثاقب. روشنی ها. لوامع. || ستاره های روشنی دهنده : مناقب او در همه جهان چون ثواقب درخشان بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ).

فرهنگ معین

(ثَ قِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ ثاقب . ۱ - روشنی ها. ۲ - ستاره های درخشان .

فرهنگ عمید

روشن، درخشان. &delta، در معین مفرد برای موصوف جمع به کار می رود.

فرهنگ فارسی

ستارگان روشنی دهنده، ستاره های درخشان
( اسم ) جمع ثاقب . ۱- روشنی ها. ۲- ستاره های روشنی دهنده .
جمع ثاقب روشنی ها لوامع

ویکی واژه

جِ ثاقب.
روشنی‌ها.
ستاره‌های درخشان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال تک نیت فال تک نیت فال ارمنی فال ارمنی فال لنورماند فال لنورماند