لغت نامه دهخدا تجهیزات. [ ت َ ] ( ع اِ ) ج ِ تجهیز. ساز و برگ. جهاز. اسباب کار. ساز جنگ. وسایل کار و کارزار.
فرهنگستان زبان و ادب {equipment} [علوم مهندسی] مجموعۀ وسایل و امکاناتی که در یک فرایند به کار رود متـ . افزارگان 2