تنته

لغت نامه دهخدا

تنته. [ ت َ ت َ / ت ِ ] ( اِ ) تنیده و پرده عنکبوت را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). پرده و تار وتنیده عنکبوت. ( ناظم الاطباء ). جزء اول آن از تن ( تنیدن ). ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به تنسته شود.
تنته. [ ت ُ ت ِ ] ( اِ ) زنبور سرخ باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(تَ تِ ) (اِ. ) پردة عنکبوت .

فرهنگ عمید

= تنیده

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لَّمْ تَنتَهِ: دست بر نداشتی وبرنداری- بس نکردی و بس نکنی - باز نایستادی و باز نایستی
ریشه کلمه:
نهی (۵۶ بار)

ویکی واژه

پردة عنکبوت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال کارت فال کارت فال سنجش فال سنجش فال ورق فال ورق