تخته قاپو
تخته قاپو. [ ت َ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) دهقان. که در خانه زندگی کند. شهری. روستایی. روستانشین. حضری. قراری. شهرنشین. ساکن حضر. ساکن شهر. شهرباش. مَدَری ، مقابل بدوی و بادی و بادیه نشین.
( ~. ) (ص . ) ساکن در نقطة معین .
ساکن شهر یا ده.
( اسم ) ایل را خانه نشین و ساکن ده و شهر کردن اسکان عشایر و ایلها.
ساکن در نقطة معین.