جفنگ
جفنگ. [ ج َ ف َ ] ( ص ) بیهوده. ( ناظم الاطباء ). یاوه. یافه. سخن لغو و بیهوده. مهمل. هرزه. ژاژ. لاطائل. خزعبل. کلام بی اساس و هرزه. گفته باطل. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ژاژ شود.
(جَ فَ )(ص . ) (عا. ) بیهوده ، بی معنی .
۱. ناچیز.
۲. بیهوده، یاوه.
۳. (اسم ) سخن یاوه و بی معنی.
( صفت ) ۱- بیهوده بیربط . ۲- سخن بی معنی یاوه .
بیهوده، بی معنی.
جفت فک اِیککه اَنگله کسی که دارای دو فک باشد کنایه از حرف زدن خسته نشود.