جانشینی
جانشینی. [ ن ِ نی ] ( حامص مرکب ) خلافت. ولایت عهد. وراثت. ( ناظم الاطباء ). عمل قائم مقام. رجوع به جانشین شود.
( ~. ) (حامص . ) قائم مقامی .
جانشین کسی شدن، به جای دیگری نشستن و کارهای او را به عهده گرفتن.
۱- جانشین دیگری شدن قائم مقامی خلافت . ۲- ولایت عهد.
{paradigmatic} [زبان شناسی] ← رابطۀ جانشینی
قائم مقامی.