ثول

لغت نامه دهخدا

ثول. [ ث َ] ( ع اِ ) گروه زنبوران عسل. ( واحد از لفظ خود ندارد ). || نر از زنبور عسل. || خانه زنبوران عسل. || شوره درخت. || نره شتر. || غلاف نره شتر. ج ، اثوال.
ثول. [ث َ ] ( ع مص ) احمق گردیدن. || دیوانه شدن گرفتن. || ثولاء شدن گوسفند و آن استرخائی است در اعضای گوسفند یا دیوانگی گوسفند که چون بدو عارض شود تبعیت گوسفندان گذارد و تنها چرد. || ثول وعاء؛ ریختن همه آنچه را که در خنور بود.
ثول. [ ث ُ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ أثول.

فرهنگ معین

(ثَ ) [ ع . ] (مص ل . ) احمق شدن ، دیوانه شدن .

فرهنگ فارسی

جمع اثول

دانشنامه عمومی

ثول ( به عربی: ثول ) یک منطقهٔ مسکونی در عربستان سعودی است که در استان مکه واقع شده است.
ثول ۱ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

ویکی واژه

احمق شدن، دیوانه شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال ابجد فال ابجد فال کارت فال کارت فال زندگی فال زندگی