تکلیم. [ ت َ ] ( ع مص ) سخن گفتن که در مستمع اثر کند. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). سخن گفتن با کسی. ( منتهی الارب )( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || خسته کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). جراحت کردن. ( منتهی الارب ). مجروح کردن کسی را. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). زخم کردن. ( آنندراج ).
فرهنگ معین
(تَ ) [ ع . ] (مص ل . ) با کسی سخن گفتن .
فرهنگ عمید
سخن گفتن با کسی.
فرهنگ فارسی
سخن گفتن که در مستمع اثر کند
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] تکلیم (وحی). تکلیم (وحی)، سخن گفتن خدا با پیامبران؛ از اقسام وحی مباشری است. "تکلیم" به معنای مخاطب قرار دادن و هم سخن شدن، از گونه های وحی مباشری است. خداوند به این وسیله به پیامبران خویش وحی ابلاغ می فرموده است؛ ← مثالها در این شیوه از وحی، خداوند متعالی با ایجاد صوت در فضا با پیامبر خویش سخن می گوید.