لغت نامه دهخدا
رای موافق و نیت و اعتقاد او
ازروزگار توسن ، برداشت توسنی.منوچهری.گرچه از توسنی چو طالع ماست
ما کمند وفا دراندازیم.خاقانی.همه تندی مکن لختی بیارام
رها کن توسنی چو من شدم رام.نظامی.توسنی طبع چو رامت شود
سکه اخلاص به نامت شود.نظامی.رجوع به توسن و دیگر ترکیبهای آن شود.