تضرع

تضرع به معنای اظهار ذلت و خشوع است. در برخی روایات، به حرکت دادن انگشت سبابه دست راست به چپ و راست اشاره شده و در باب نماز در این زمینه نکاتی ذکر گردیده است. زاری به درگاه خداوند در هر حال، به ویژه در نماز استسقاء و خطبه آن، هنگام استخاره، در سجده شکر، هنگام وقوف در مشعرالحرام، بیتوته در منا در شب عرفه و در عرفات در روز عرفه، توصیه شده است. این واژه به معنای اظهار ذلت و خشوع است. در برخی روایات، این عمل به حرکت دادن انگشت سبابه دست راست به چپ و راست نیز تعبیر شده و در ارتباط با نماز، مطالبی در این زمینه بیان شده است. ریشه کلمه تضرع، ضرع به معنای اظهار ذلت و ضعف است. هنگامی که مصیبتی بر انسان وارد می‌شود، در ابتدا ممکن است پنهانی از خداوند یاری بخواهد، اما با شدت یافتن مصیبت و آشکار شدن ناامیدی از اسباب ظاهری، بدون نگرانی از اطلاع دیگران، به صورت آشکار خداوند را می‌خواند و این همان تضرع است که در برخی آیات در مقابل خفیه قرار گرفته است. در این متن، از واژگان جئر، ضرع و مشتقات آن استفاده شده است.

لغت نامه دهخدا

تضرع. [ ت َ ض َرْ رُ ] ( ع مص ) زاری کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) ( غیاث اللغات )( آنندراج ). زاری نمودن به سوی خدا و عجز و خواری کردن و حاجت خواستن از وی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( از اقرب الموارد ): خود را اندرافکن و به خواهش و تضرع و زاری پیش این کار شو. ( تاریخ بیهقی ). بسیار تضرع نمودند [ ماهیها ]. ( کلیله و دمنه ).
آنگه به نوحه باز پس آیید پیش حق 
بهر بقای شاه تضرع برآورید.خاقانی.چیپال جز به معاودت و مراجعت رسول و تضرع و زاری چاره ای ندید. ( ترجمه تاریخ یمینی چ اول تهران ص 37 ). رسولان فرستادند و زنهار خواستند و در مصالحه تضرعی تمام پیش گرفتند. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 207 ). به وقت حاجت پیرامن آن طوف کرده و تضرع و زاری نموده و معظم آن قوم از خوف لشکر سلطان اوطان بازگذاشته بودند. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 415 ).
زان که خواهی کزبلایش واخری 
جان او را در تضرع آوری.مولوی.دگر بارش بتضرع و زاری بخواند. ( گلستان ).
دست تضرع چه سود بنده محتاج را
وقت دعا بر خدا وقت کرم در بغل.( گلستان ).|| برآمدن سایه و برگردیدن. || قریب به پویه دویدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ ضَ رُّ ) [ ع. ] (مص ل. ) ۱ - زاری کردن. ۲ - التماس کردن.

فرهنگ عمید

۱. زاری کردن.
۲. خواری و فروتنی کردن.

فرهنگ فارسی

زاری کردن، خواری وفروتنی کردن
۱ -( مصدر ) خواری کردن فروتنی کردن. ۲ - زاری کردن. ۳ - التماس کردن. ۴ - ( اسم ) فروتنی. ۵ - التماس. جمع: تضرعات.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تضرّع یعنی اظهار ذلت و خشوع. در برخی روایات به معنای حرکت دادن انگشت سبابه دست راست به سمت چپ و راست آمده و به مناسبت در باب صلات به آن اشاره شده است.
تضرع و زاری به سوی خداوند درهر حال بویژه در نماز استسقاء و خطبه آن، نیز هنگام استخاره، در سجده شکر، زمان وقوف در مشعر الحرام، هنگام بیتوته در منی در شب عرفه و در عرفات در روز عرفه

[ویکی فقه] تضرع (قرآن). تضرّع یعنی اظهار ذلت و خشوع و در برخی روایات به معنای حرکت دادن انگشت سبابه دست راست به سمت چپ و راست آمده است.
تضرع از «ضرع» به معنای اظهار ذلت و ضعف است. هنگامی که بر انسان مصیبتی وارد می شود در آغاز به صورت پنهانی نجات خود را از خدا می خواهد؛ اما با شدت یافتن مصیبت و ظهور آثار ناامیدی و انقطاع از اسباب بدون نگرانی از اطلاع دیگران به صورت علنی و آشکار خداوند را می خواند و این همان تضرع است که در برخی آیات در مقابل «خفیه» قرار گرفته است. در این مدخل از واژه «جئر»، «ضرع» و مشتقات آن استفاده شده است.
آثار تضرع
۱. ↑ مفردات،راغب، ص۲۹۵، «ضرع».
...

ویکی واژه

زاری کردن.
التماس کردن.

جمله سازی با تضرع

با بزرگان عهد او بر شیخ به تضرع بخواست از در شیخ
ای در دل هر کسی ز مهرت تابی وی از تو تضرعی بهر محرابی
جانی که به اسرار حقش هست تَطَلُّع در عین تَرَفّع بودش عجز و تضرع
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال ابجد فال ابجد فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس