تضامنی

لغت نامه دهخدا

تضامنی. [ ت َ م ُ ]( ص نسبی ) منسوب به تضامن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- شرکت تضامنی ؛ نوعی شرکت تجاری است که هر یک از شرکاء مسؤول تمام بدهی شرکت در مقابل طلبکاران است و بعبارت دیگرطلبکار حق دارد تمام طلب خود را از هر یک از شرکاء مطالبه نماید. مقابل شرکتهای غیرتضامنی که شرکاء بنسبت سهم الشرکه خود در مقابل دیون شرکت مسؤولیت دارند. و رجوع به تضامن شود.

فرهنگ فارسی

منسوب به تضامن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال فنجان فال فنجان فال کارت فال کارت فال لنورماند فال لنورماند