تصرف کردن

لغت نامه دهخدا

تصرف کردن. [ ت َ ص َرْ رُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مالک شدن و دخالت کردن. ( ناظم الاطباء ). اکتساب. ( تاج المصادر بیهقی ). به تملک درآوردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- مالک شدنبدست آوردن.۲ - چیزی را بمیل خود تغییر دادن .

ویکی واژه

invadere
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم