تبعید کردن

لغت نامه دهخدا

تبعید کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تبعید. نفی بلد کردن. اخراج بلدکردن. کسی را جلای مکان یا وطن فرمودن. || ( اصطلاح حقوقی ) نوعی مجازات ، چنانکه کسی را بنا بدستور محاکم دادگستری و یا سایر مراجع صلاحیت دار از شهر یا ناحیه ای اخراج کردن و یا شخص محکوم را مجبور ساختن که در محل خاصی در مدت محدودی سکونت اختیار کند.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) کسی را از شهر و دیاری وی راندن نفی بلد کردن .

ویکی واژه

esiliare
espatriare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال میلادی فال میلادی فال پی ام سی فال پی ام سی فال نوستراداموس فال نوستراداموس