لغت نامه دهخدا صلاحیت دار. [ ص َ حی ی َ ] ( نف مرکب ) صالح. شایسته برای رسیدگی بکاری. لایق برای انجام عملی. درخور کاری.- دادگاه صلاحیت دار ؛ صالح برای رسیدگی.
فرهنگ فارسی ( صفت ) شایسته برای رسیدگی به امری درخور اجرای عملی : دادگاه صلاحیت دار . یا مقامات صلاحیت دار . مقامات صالحه .