بهمنش

لغت نامه دهخدا

بهمنش. [ ب ِ م َ ن ِ ] ( ص مرکب ) وهمنش. دارای منش نیک. دارنده اندیشه خوب. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به منش شود.

فرهنگ معین

(بِ مَ نِ ) (ص مر. ) = وهمنش : دارای منش نیک ، دارای اندیشة خوب .

فرهنگ فارسی

دارای منش نیک، نیکوسرشت، نیک نهاد، خوشخو
( صفت ) دارای منش نیک دارند. اندیش. خوب .

فرهنگ اسم ها

اسم: بهمنش (پسر) (فارسی) (تلفظ: behmaneš) (فارسی: بِهمنش) (انگلیسی: behmanesh)
معنی: دارای منش نیک، نیکو کردار، نیک منش، وهمنش، کسی که دارای راه و روش نیکویی است

ویکی واژه

وهمنش: دارای منش نیک، دارای اندیشة خوب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال میلادی فال میلادی فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال عشق فال عشق