خنیا

لغت نامه دهخدا

خنیا. [ خ ُ ] ( اِ ) سرود و ساز و نغمه باشد چه خنیاگر خواننده و سازنده و سرودگوی را گویند و به این معنی بتقدیم «یای » حطی بر «نون » هم آمده است. ( برهان قاطع ). سرود. ساز. نغمه. آهنگ. ترانه. ( ناظم الاطباء ). موسیقی. ( یادداشت بخط مؤلف ) . رامش بود اعنی سرود و بدین سبب سرودگوی را خنیاگر گویند. ( صحاح الفرس ) :
ز رامش جهان بانگ خنیا گرفت.اسدی.

فرهنگ معین

(خُ ) (اِ. ) سرود، نغمه ، آواز.

فرهنگ عمید

سرود، آواز، نغمه.

فرهنگ فارسی

( اسم ) سرود نغمه آواز .

ویکی واژه

سرود، نغمه، آواز.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال جذب فال جذب فال فرشتگان فال فرشتگان