شهر سیس یکی از شهرهای شهرستان شبستر است که در بخش مرکزی این شهرستان و در فاصله ۱۴ کیلومتری شرق شبستر قرار دارد. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، جمعیت آن به ۹،۵۷۸ نفر میرسد. در زبان ترکی، به معنای مه و چم میباشد. از جاذبههای تاریخی این شهر میتوان به سنگ قیزیل داشن، آسیاب آب، مقبره شیخ پیر رجب و مسجد محمد حنیفه اشاره کرد. همچنین، دامنههای رشته کوههای میشو داغی و چشمههای طبیعی آن، به همراه طبیعت زیبا و چشمه آب طبیعی که از کوههای میشو سرازیر میشود و به باغات میرسد، از دیگر جاذبههای طبیعی آن به شمار میروند. مقبره شیخ اسماعیل سیسی نیز یکی دیگر از نقاط دیدنی این شهر است و بابا نورالدین سیسی، عارف مشهور اهل این شهر، در این منطقه زندگی میکرده است. در نزدیکی مقبره شیخ اسماعیل سیسی، غاری با اتاقکهایی مربوط به قبل از میلاد وجود دارد که در گذشته مردم از آن به عنوان پناهگاهی در زمان حمله دشمنان استفاده میکردند. تاریخ سکونت در این شهر به دوران قبل از اسلام بازمیگردد.
سیس
لغت نامه دهخدا
سیس. ( هزوارش، اِ ) اسب جلد و تند وتیز باشد. ( برهان ) ( جهانگیری ). قیاس کنید با «سیسو» ( اسب ) در زبان اکدی و آشوری که در آرامی «سوسیا» شده و بصورت هزوارش وارد پهلوی گردیده. رجوع به سوسبار شود. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ):
تنگ گردد چون دل عاشق جهان بر دشمنت
روز هیجا چون کنی بر سیس یکران تنگ تنگ.جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی.|| جست و خیز. رجوع به سیستن شود. || ظرف شیرآب. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( آنندراج ). || ریسمان از لیف خرمابن ساخته شده. ( ناظم الاطباء ). || بزبان علمی هندی سر را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
سیس. ( اِخ ) نام یکی از دهستانهای پنجگانه شهرستان شبستر شهرستان تبریز. از 12 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته جمعیت آن در حدود 10833 تن است. از قرای مهم آن علیشاه، ساربانقلی، امیرزکریا، ملکزاده و کندرود را می توان نام برد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
سیس. ( اِخ ) قصبه مرکز دهستان سیس بخش شبستر شهرستان تبریز. دارای 3269 تن سکنه. آب آن ازچشمه. محصول آنجا غلات، جو و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
قصبه مرکز دهستان سیس بخش شبستر شهرستان تبریز.