صحبتی

لغت نامه دهخدا

صحبتی. [ ص ُ ب َ ] ( ص نسبی ) هم صحبت. همنشین :
عمریست که ما صحبتی غم شده ایم
سرمایه رشک اهل عالم شده ایم
باقر! من و غم جدا نگردیم ز هم
افیونی آشنائی هم شده ایم.باقرکاشی ( از آنندراج ).

فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) همدم ، هم صحبت .

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به صحبت هم صحبت همنشین : عمریست که ما هم صحبت غم شده ایم

ویکی واژه

همدم، هم صحبت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم