سمار
سمار. [ س َ ] ( ع ص ) شیر تنک بسیارآب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از مهذب الاسماء ). || ( اِ ) گونه ای نی بوریاست. اسل. || نام گیاهی است. علف حصیر. || خرزهره. سم الحمار. ( فرهنگ فارسی معین ).
سمار. [ س ُم ْ ما ] ( ع اِ ) ج ِ سامر. افسانه گویندگان. ( از آنندراج ). || کسانی که شب نخوابند و با ندیم خود صحبت کنند. ( ناظم الاطباء ).
= سامر
( اسم ) ۱ - گونه ای نی بوریاست اسل . ۲ - علف حصیر . ۳ - خرزهره سم الحمار .
جمع سامره افسانه گوینده و گویندگان
سمار ( نام علمی: Juncus acutus ) نام یک گونه از سرده سازو است. در قدیم به این گیاه اسل هم می گفتند.