یغور

لغت نامه دهخدا

یغور. [ ی ُ ] ( ترکی ، ص ) یغر. از مصدر یغورماق ( خمیر کردن ) ترکی. در تداول عامه ، ستبر و عظیم الجثه ( از لحاظ تشبیه به خمیر ورآمده ). و رجوع به یغر شود.

فرهنگ معین

(یُ ) [ تر. ] (عا. ) بزرگ ، درشت ، بدشکل .

فرهنگ فارسی

ستبیر و عظیم الجثه ( از لحاظ تشبیه به خمیرور آمده ).

ویکی واژه

بزرگ، درشت، بدشکل.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم