کهنگی
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
نوعی ناخوش احوالی یا گرفتگی عروق کمر که بیشتر عارض پیران میشود. پس از عرق کردن بدن در مجاورت نسیم قرار گرفتن، پیدا میشود و شخص را کاملا زمینگیر مینماید. کهنگه ائول مِشَم هَیچ جومول لِییع بیلمِرَم کهنگی شدم هیچ تکان نمیتوانم بخورم.