کلامی

لغت نامه دهخدا

کلامی. [ ک َ ] ( ص نسبی ) منسوب به علم کلام و علم کلام عبارت از معرفت عقاید است به ادله عقلیه مؤید به نقل. ( غیاث ) ( آنندراج ). رجوع به کلام شود.
- مذهب کلامی ؛ در اصطلاح اهل بیان ، عبارت است از بیان دلیل بر مطلوب به روش اهل کلام ، و آن چنان حجتی است که درصورت تسلیم به مقدمات مستلزم مطلوب باشد. چنانکه درآیه ٔ: «لوکان فیهما آلهة الااﷲ لفسدتا. ( قرآن 22/21 )». و چون لازم که فساد آسمانها و زمین باشد ناصواب و باطل است ملزوم هم تعدد اله باشد باطل و ناصواب است.و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون ذیل ماده «ذهب » شود.
|| شخصی که ذوق توحید عیانی نیافته باشد و راه معرفت الهی به پای استدلال رفته باشد. ( غیاث ) ( آنندراج ). شخصی که راه معرفت الهی را به پای استدلال رود. متکلم. ( فرهنگ فارسی معین ). اهل کلام. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به کلام شود.
کلامی. [ ک َ ] ( اِخ ) صاحب مجمع الخواص کلامی را شخصی سلیم شمرده و در بین راه اصفهان به ابرقو با وی آشنا شده و این رباعی را که خود شاعر نوشته به وی داده نقل کرده است :
دوری زبرم کنی اگر جان گردم
در کفر زنی چنگ گر ایمان گردم
بر باد دهی چو خاک اگر گردم گل
لب تر نکنی گر آب حیوان گردم.
و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و آتشکده آذر و مجمع الخواص ص 245 شود.

فرهنگ معین

(کَ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) ۱ - منسوب به کلام . ۲ - متکلم ، کسی که با استدلال به شناخت الهی می پردازد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - منسوب به کلام : مباحث کلامی . ۲ - شخصی که راه معرفت الهی را بپای استدلال رود متکلم .

دانشنامه عمومی

کلامی ( ترکی آذربایجانی: Kelami ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آرتساخ است و در استان شاهومیان واقع شده است. ولی هم اکنون تحت کنترل جمهوری آذربایجان است و در شهرستان گران بوی واقع شده است.

ویکی واژه

منسوب به کلام.
متکلم، کسی که با استدلال به شناخت الهی می‌پردازد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال اعداد فال اعداد فال احساس فال احساس فال پی ام سی فال پی ام سی