کسته. [ ک ُ ت َ / ت ِ ] ( ن مف ) کوفته. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) غله کوبیده باشد که هنوزش پاک نکرده باشند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). غله و برنج کوفته که هنوز پاک نکرده و کاه و پوست آن را نگرفته باشند. ( ناظم الاطباء ). || به فارسی عصی الراعی است. ( فهرست مخزن الادویه ). رستنیی که سرخ مرد و به تازی عصی الراعی نامند. ( ناظم الاطباء ). سرخ مرد را نیز گویند و آن رستنیی باشدبه سیاهی مایل که عربان عصی الراعی خوانند. ( برهان ). || بقله یمانیه که به هندی چولای نامند و گفته اند که آذان الغز است. ( فهرست مخزن الادویة ).
فرهنگ معین
(کُ تَ یا تِ ) ۱ - (اِمف . ) کوفته ، کوفته شده . ۲ - (اِ. ) غلة کوفته که هنوزش پاک نکرده باشند یعنی از کاه جدا نشده باشند. ۳ - گیاه سرخ مرد، عصی الراعی ، هفت بند.
فرهنگ عمید
۱. کوفته شده. ۲. (اسم ) غلۀ کوبیده شده، غله ای که آن را کوبیده اما هنوز از کاه جدا نکرده باشند.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - کوفته کوفته شده . ۲ - ( اسم ) غل. کوفته که هنوز ش پاک نکرده باشند یعنی از کاه جدا نشده باشد . ۳ - سرخ مرد عصی الراعی هفت بند
ویکی واژه
کوفته، کوفته شده. غلة کوفته که هنوزش پاک نکرده باشند یعنی از کاه جدا نشده باشند. گیاه سرخ مرد، عصی الراعی، هفت بند.