کاسبی

لغت نامه دهخدا

کاسبی. [ س ِ ] ( حامص ) عمل کاسب. کسب. پیشه وری. تجارت.
- کاسبی کردن ؛ تجارت و کسب کردن.

فرهنگ معین

(س ) [ ع - فا. ] (حامص . ) تجارت ، داد و ستد.

فرهنگ فارسی

۱ - کسب پیشه وری : [ ... این چند عزیز که اسم آنها نوشته میشود از کاسبی وجه معاش حاصل می نمودند ] . ( عالم آرا ) یا کار و کاسبی . کسب پیشه : [ برو در دکانت سر کار و کاسبی ] . ( هدایت . زنده بگور ) . ۲ - داد و ستد تجارت .

ویکی واژه

تجارت، داد و ستد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم