کارگشا. [ گ ُ ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) کارگشای. تسهیل کننده کار. گشاینده کار. رجوع به کارگشای شود. || کسی که کارهای مردم را روبراه کند. واسطه. دلال.
فرهنگ معین
(گُ ) (ص فا. ) مشکل گشا، چاره جو.
فرهنگ عمید
١. [عامیانه] کسی که به دیگری کمک می کند و کار او را راه می اندازد، آن که مشکل کسی را برطرف می سازد، گشایندۀ کار. ٢. دلال، واسطه. ۳. (اسم، صفت ) خداوند.
فرهنگ فارسی
کارگشای:گشاینده کار، کسی که بدیگری کمک کندوکاراوراراه بیندازد تسهیل کننده کار گشاینده کار