پژول. [ پ َ ] ( اِ ) بژول. بجول. پجول. شتالنگ. اشتالنگ. کعب. غاب. قاب. قاپ. چنگاله کوب. ( زمخشری ص 40 ) : نه اقعس سرون و نه نقرس دوپای نه اکفس پژول و نه شُم [ شاید: سم ] ز استر.بوعلی الیاس ( از لغت نامه اسدی ).چه که بر تخت ناز خسبی خوش چه که بر گل نهی دو دست و پژول. || پستان زنان. پستان نرم. || فندق. بندق. || گلوله ای که طفلان بدان بازی کنند. ( برهان قاطع ).
فرهنگ معین
(پَ ) (اِ. ) ۱ - استخوان بین دو قوزک پا. ۲ - پستان زنان .
فرهنگ عمید
= بجول
فرهنگ فارسی
( اسم )۱- اشتالنگ کعب قاب بجول پجول . ۲- گلوله ای که طفلان بدان بازی کنند . ۳- فندق بندق .