پوزخند. [ خ َ ] ( اِ مرکب ) تبسمی بقصد انکار یا تحقیر و استهزاء. خنده به استهزاء. تهانف. پوزه خند. پوزخنده. لب خندی که خداوند آن خواهد با قهقهه خندد لیکن خودداری کند. از بیت ذیل خاقانی ظاهراً چنین مستفاد میشود که اصل این کلمه پوست خند یا پوست خنده بوده است :
ور چه نگشائی لب و در پوست بخندی
از رشته جانم گره غم بگشائی.خاقانی.
(خَ ) (اِمر. ) لبخند تمسخرآمیز.
لبخندی که از روی تحقیر و استهزا به کسی بزنند، لبخند مسخره آمیز.
لبخندمسخره آمی ، لبخندی ازروی تحقیرواستهزائ
( اسم ) لبخندی که بقصد انکار تحقیر یا استهزا زنند پوز خنده پوزه خند.
پوزخند یا نیشخند تبسمی را گویند که به قصد تحقیر یا استهزاء انجام می شود. در لغت نامه دهخدا، اصل این کلمه به صورت «پوست خند» ذکر شده است.
لبخند تمسخرآمیز.