پشت دری

لغت نامه دهخدا

پشت دری. [ پ ُ دَ / پ ُ ت ِ دَ ] ( اِ مرکب ) آنچه از پارچه چون اطلس و ململ و توری در پشت پنجره و در از جانب اطاق آویزند تا از شدت تابش آفتاب بدرون کاسته شود.

فرهنگ معین

( ~. دَ ) (اِمر. ) پارچه یا پرده ای که پشت در یا پنجره بیآویزند.

فرهنگ عمید

پارچۀ نازک که پشت شیشۀ پنجرۀ اتاق آویزان می کنند که آفتاب به درون اتاق نیفتد.

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱- پارچه ای که بپشت در آویزند تا از تابش آفتاب بکاهد پردهای که پشت شیشه های پنجره و در نصب کنند . ۲- صفحه ای چوبی که با دو گیره بپشت شیش. دکانها زنند .
آنچه از پارچه چون اطلس و ململ و توری در پشت در و پنجره و در از جانب اطاق آویزند تا از شدت تابش آفتاب بدرون کاسته شود

ویکی واژه

پارچه یا پرده‌ای که پشت در یا پنجره بیآویزند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم