پتاره

لغت نامه دهخدا

پتاره. [ پ َ رَ / رِ ] ( اِ ) غرواش. غرواشه. ( رشیدی ). غراوشه. ( برهان ). سمر. دست افزاری چون جاروب که جولاهان بدان آب بر جامه ای که بافند پاشند.

فرهنگ معین

(پَ رِ ) (اِ. ) قلم موی درشت که با آن آهار به پارچه می زنند.

فرهنگ عمید

قلم موی درشت یا چیزی شبیه جاروب که با آن آهار به پارچه می زنند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) دست افزار جولاهگان جاروب مانندی که با آن آب بر جامهای که می بافند پاشند غرواش غرواشه سمر .

ویکی واژه

قلم موی درشت که با آن آهار به پارچه می‌زنند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال چوب فال چوب فال ابجد فال ابجد فال اوراکل فال اوراکل