پاچال

لغت نامه دهخدا

پاچال. ( اِ مرکب ) گودالی که جولاهان وقت بافتن ، پای در آن آویزند. پاچامه :
بلوح پای و بپاچال و قرقره بکره
بنایژه بمکوک و بتاروپود ثیاب.خاقانی.|| گوی که استادان بقال و نانوا و آشپز در آن ایستند و چیزی فروشند. || گودالی که شیر در آن گرد کنند فروختن را.

فرهنگ معین

(اِمر. )۱ - گودال . ۲ - گودالی که نانوا، بقال یا آشپز در آن می ایستد و چیزی می فروشد.

فرهنگ عمید

۱. گودال.
۲. گودال زیر پا.
۳. گودالی در دکان که فروشنده داخل آن می ایستد.

فرهنگ فارسی

گودال، جای ایستادن فروشنده دردکان، پاچاه
( اسم ) ۱- گودال زیر پای جولاهگانگودالی که نانوا بقال یا آشپز در آن میایستد و چیز میفروشد . ۳ - گودالی که شیر در آن جمع کنند و فروشند .
گودالی که جولاهان وقت بافتن پای در آن آویزند .

دانشنامه عمومی

پاچال، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان دلفان در استان لرستان ایران است.
این روستا در دهستان نورآباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴ نفر ( ۴خانوار ) بوده است.

ویکی واژه

گودال.
گودالی که نانوا، بقال یا آشپز در آن می‌ایستد و چیزی می‌فروشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم