پارگک

لغت نامه دهخدا

پارگک. [ رَ گ َ ] ( اِ مصغر ) ( مصغر پاره ) پاره خرد. سخت اندک :
گوئی که دو سه پیرهن است از دو سه گونه
وز دامن هر یک ز دگر پارگکی کم.امیرطاهربن فضل چغانی. || کمی :
شیرین سخنم دید و بدین چرب زبانی
زان سنگدلی پارگکی نرم ترآمد.سوزنی.

فرهنگ معین

(رَ گَ ) (اِمصغ . ) ۱ - پارة خرد، سخت اندک . ۲ - کمی .

فرهنگ عمید

تکۀ کوچک از چیزی، اندک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال تاروت فال تاروت فال انبیا فال انبیا فال احساس فال احساس