وجیز

لغت نامه دهخدا

وجیز. [ وَ ] ( ع ص ) کوتاه از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || کلام و سخن کوتاه که به زودی فهم و درک گردد. ( دهار ) ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). گویند امر وجیز و کلام وجیز؛ یعنی خفیف و مقتصر. ( اقرب الموارد ). ملخص. مختصر. ( شرح نصاب ) ( غیاث اللغات ). موجز.( مهذب الاسماء ). کوتاه. ( شرح نصاب ) ( غیاث اللغات ).

فرهنگ معین

(وَ ) [ ع . ] (ص . ) مختصر، کوتاه .

فرهنگ فارسی

وجیزه، مختصر، کوتاه، کلام مختصرومفید
( صفت ) کوتاهاز هر چیزی و از سخن مختصر.
کوتاه از هر چیزی یا ملخص مختصر

ویکی واژه

مختصر، کوتاه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال زندگی فال زندگی فال کارت فال کارت فال ماهجونگ فال ماهجونگ