واریز. ( اِمص مرکب ) عمل واریختن. رجوع به واریختن شود. انهدام. ریختن قسمتی از بنا یا چاه و قنات و نظایر آن. || تفریغ حساب. تسویه حساب.
فرهنگ معین
۱ - (اِمص . ) عمل ریزش یا ریختن . ۲ - ریختن پول به حساب .
فرهنگ عمید
۱. = * واریز کردن ۲. خراب شدن، خرابی. * واریز کردن: (مصدر متعدی ) ۱. ریختن مقداری پول به یک حساب مشخص. ۲. (مصدر لازم ) فرو ریختن چیزی مثل گچ یا کاهگل از سقف یا دیوار، خراب شدن: دیوار اتاق واریز کرده بود.
فرهنگ فارسی
(اسم ) عمل واریختن . ۲ - تفریغ حساب تسوی. حساب . ۳ - فرو ریختن قمستی از بنا چاه قنات و غیره .
ویکی واژه
عمل ریزش یا ریختن. ریختن پول به حساب بانکی و امثال آن. دارید. پول واریز؟ پول دارید؟