ناقوسی

لغت نامه دهخدا

ناقوسی. ( اِ ) نام نوائی است از موسیقی. ( انجمن آرا ) ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِخ ) نام لحن بیست و ششم است از سی لحن باربد. ( برهان قاطع ) ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ). و آن را از صدای ناقوس ترسایان اقتباس کرده اند و آن را صوت ناقوس گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). در فهرستی که نظامی از الحان باربدی در خسرو و شیرین آورده ، ششمین لحن است :
چو ناقوسی بر اورنگ آمدی باز
شدی اورنگ چون ناقوس زآواز.( از حاشیه برهان قاطع چ معین ).چون صفیری بزند کبک دری در هزمان
بزند لقلقه بر کنگره بر ناقوسی.منوچهری.

فرهنگ معین

(اِ. ) نام لحن بیست و ششم از سی لحن باربد.

فرهنگ عمید

از الحان سی گانۀ باربد: چو ناقوسیّ و اورنگی زدی ساز / شدی اورنگ چون ناقوس از آواز (نظامی۱۴: ۱۷۹ ).

فرهنگ فارسی

ناقوس. نام نوائیست از موسیقی که آنرا از صدای ناقوس ترسایان اقتباس کرده اند . در فهرستی که نظامی از الحان باربدی در خسرو شیرین آورده ششمین لحن است .
( صفت ) منسوب به ناقوس .

ویکی واژه

نام لحن بیست و ششم از سی لحن باربد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم