موقود

لغت نامه دهخدا

موقود. [ م َ ] ( ع ص ) افروخته شده. ( ناظم الاطباء ). آتش افروخته. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(مَ یا مُ ) [ ع . ] (اِمف . ) افروخته شده .

ویکی واژه

افروخته شده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم